تربیت دانش آموز بین‌المللی در گفت و گو با محمود سریع القلم

باشگاه اندیشه و سخن مجتمع فرهنگی و آموزشی علامه طباطبایی در راستای هدف آشنایی دانش‌آموزان، خانواده‌ها و همکاران با نخبگان جامعه، این‌بار با دعوت از یکی از تئوریسین‌های علوم اجتماعی معاصر کشور سعی بر برآورده کردن دغدغه‌های فرهنگی جامعه خود کرد و در اولین قدم با رایزنی با این استاد دانشگاه شهید بهشتی زمینه حضور ایشان را در مجتمع فرهنگی آموزشی علامه طباطبایی فراهم نمود. به همین دلیل روز هفتم آبان‌ماه ساعت ۱۵ سالن آمفی تئاتر مجتمع مملو از جمعیتی بود که با دعوت روابط عمومی مجتمع در این سالن حضور به هم رسانده بودند تا با این استاد علوم سیاسی و مشاور رییس‌جمهور دیدار کرده و شنوای سخنان ایشان باشند.

محمود سریع القلم

با توجه به فشردگی برنامه های دکتر سریع القلم، سرانجام ایشان در یک بعد از ظهر پاییزی در روز چهارشنبه ۷ آبان، به مجتمع علامه طباطبایی آمدند و در نشستی صمیمی با دانش آموزان، خانواده ها، کارکنان و مدیران مجتمع علامه طباطبایی، به گفت و گو پرداختند. پس از ورود و گرفتن عکس یادگاری با دانش آموزان در حیاط مدرسه با پیشواز همراهان، به اتفاق به دفتر هیئت موسس آمدند و پس از آشنایی های معمول با مدیران ارشدِ مجتمع و صرف ناهار، به همراهِ مهندس مستوفی، مدیر عامل مؤسسه، از ساختمان و امکانات مجتمع، بازدید به عمل آوردند. قول داده بودیم که همه برنامه ها به موقع و سرِ وقت، انجام شود. بر همین اساس در موعد مقرر همگی به سالن همایش ها رفتیم و بعد از خوش آمدگویی مهندس مستوفی، دکتر سریع القلم، سخنرانی خود را شروع کردند. طبق انتظار سالن با استقبال خانواده ها و حتی افرادی خارج از سیستم مدرسه پر شد. گویا مشتاقان بحث های دکتر، به هر زحمتی که بود، خود را به این نشست رسانده بودند. «فرهنگ و کار آمدی» عنوانی بود که آقای دکتر برای سخنرانی در همایش، در نظر گرفته بودند. سخنرانی که فراتر از انتظارمان، هر لحظه به مخاطبانش افزوده میشد و موج مثبتی را در سالن همایشها، ایجاد کرده بود. همه سراپا گوش بودند و چند نفری، هر از گاهی، نکاتی را یادداشت میکردند. سخن از فرهنگ و اهمیت قائل شدن به آموزش، در رشد و ارتقای مهارت های زندگی شخصی و اجتماعی، همواره از جذابیت و تازگی خاصی برخوردار است، خاصّه آن که به شیوایی لحن و کلامِ دکتر سریع القلم هم آمیخته باشد. ایشان به یک تعریف از زندگی پرداختند که در آن، زندگی مساوی با دریافتِ ورودی ها و خروجی ها است. هر چه در مورد محتوی زندگی بیشتر فکر کنیم قاعدتاً خروجی های بهتری به دست می آوریم. در این تعریف، انسان برابر است با احاطه و تسلط بر ورودی های زندگیش و این، یعنی این که همه ی ما انسانها مسئول نتایجی هستیم که در زندگی می گیریم. تشویق های مکرر حضّار، به معنی آن بود که سخنرانی با احساس رضایت همگانی به پایان رسیده است. بنا به فشردگی برنامه ها و قولی که داده بودیم، مراسم کوتاهی در پایان در تجلیل از مقام علمی، آقای دکتر سریع القلم، توسط هیئت مؤسس به ایشان به پایان رسید. از آنجا که ایشان بلافاصله و بعد از اتمام برنامه، باید به منظور سفر به شهر کرمان به فرودگاه مهرآباد میرفتند، خیلی زود با همه خداحافظی کردند و فرصت نشد، پرسش و پاسخ را با عزیزانِ همراه و طبق برنامه، به انجام برسانیم، اما همان جا از آقای دکتر قول گرفتیم که در یک مجالِ مناسب تر، دیدار، تازه کنیم و این بار کارگاهی یک روزه، با مراسمی به نسبت مفصّل تر بر پا کنیم. حضّار، پچ پچ کنان، سالن را ترک میکردند و زیر لب، با هم از آنچه شنیده بودند، ­صحبت می کرد­ند. باد سردِ پاییزی وزیدن گرفته بود و ما در حالی که دکتر سریع القلم را بدرقه می کردیم، به روزهایی می اندیشیدیم که توجه به «فرهنگ» همچون سایر حوزه ها روزی برایمان دغدغه ی اصلی شود.

آقای دکتر با توجه به همایشی که جنابعالی در مجتمع علامه طباطبایی برگزار کردید، رویکردها و بازخوردهای موجود در این فضا را چگونه دیدید؟  

من در ابتدا خیلی تشکر می‌کنم از مسئولین محترم مجتمع علامه طباطبایی که من را در جمع خود پذیرفتند. خُب، اولین مرتبه ای بود که از این مجتمع دیدن می‌کردم و خیلی خوشوقتم که با گستره ی فعالیت‌های این مدرسه آشنا شدم. فکر می‌کنم که مجموعه ی مدارس علامه طباطبایی، یک تشکیلات جدی به منظور تحول در امر آموزش و پرورش باشند. به طوری که مشاهده کردم که برای بسیاری از مسائل در آنجا فکر شده و برنامه‌ریزی دقیق وجود دارد. کیفیت مدیران و دبیران در این مجموعه قابل تقدیر است. احترامی‌که به دانش‌آموز و خانواده‌هایشان منظور می‌شود، در آنجا حس کردم و این وقتی که برای این عزیزان گذاشته می‌شود تا به ابعاد فرهنگی، معنوی، شخصیتی و اجتماعی آنان هم پرداخته شود، قابل تحسین است. در مجموع و در حدی که فرصت بود تا از آنجا بازدید به عمل آورم، دید خیلی خوبی از این مجموعه در ذهنم ثبت و ضبط شد.

با این آگاهی که جنابعالی در نظریه‌های خود به بخش خصوصی در توسعه کشور اهمیت می‌دهید، به طور کلی توسعه چنین مراکزی که بدون اتکا به بودجه‌های دولتی، هم در بُعد آموزش و هم در بُعد کارآفرینی موفق عمل می‌کنند، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

توسعه و تقویت چنین مراکزی هم از منظر آموزشی و هم از بُعد بین المللی، کار بسیار فوق العاده ای است. من خودم به مدارس الیتیستی یا نخبه پرور اعتقاد دارم. مدارسی که تربیت خاصی انجام می‌دهند و به تمام وجوه شخصیتی دانش‌آموزان می‌پردازند. زمانی که بدون دخالت‌های دولتی نیز چنین مدارسی شکل بگیرید، تصور می‌کنم خیلی موفق تر هم خواهد بود. البته من در همان فرصت سخنرانی هم که داشتم، عرض کردم که رشد فکری اجتماعی و رشد فکری بین المللی در بین دانش‌آموزان هرچه قدر پرورش پیدا کند، یک فارغ التحصیل ِ جامع تری به جامعه تحویل داده خواهد شد. این قسمتی است که به نظر من ضرورت دارد در میان آموزش‌های متنوعی که در این مجتمع وجود دارد، احیاناً اگر صلاح دانسته شود، راه کارهای مناسب فکری، آموزشی و میدانی بیشتری برایش در نظر گرفته شود. به طور کلی من اطلاع نداشتم که با این کیفیت و نظم، چنین مجتمع آموزشی در تهران وجود دارد.

بین المللی کردن مورد نظر شما در آموزشِ دانش‌آموزان، مشخصاً به چه معناست ؟

منظور من از بین المللی کردن دانش‌آموزان این است که اولاً دانش‌آموزان به یک یا دو زبان بین المللی تسلط پیدا کنند. ممکن است یکی زبان انگلیسی و فرانسه را انتخاب کند و شخص دیگری انگلیسی و اسپانیایی را انتخاب کند و به همین ترتیب هر کس یک زبانی را، زبان اول و دیگری را زبان دوم خود در نظر بگیرد. می‌دانید که سقف یادگیری یک زبان خارجی تا سن 12 و13 سالگی است، چرا که افراد زیر این سن خیلی راحت تر زبان‌های خارجی را فرا می‌گیرند. این اگر جزیی از آموزش باشد، آینده ی آن دانش‌آموزان خیلی روشن تر خواهد بود. دوم؛ آشنایی با تحولات بین المللی است. فرض کنید که کارگاه‌هایی باشد که در رشته‌های مختلف علمی، اعم از فیزیک و ریاضی و شیمی‌و غیره از تجارب اساتید دانشگاه استفاده کنید و کسانی که تجارب بین المللی دارند به مدرسه دعوت شوند و برای بچه‌ها از تحولات روز علم و دانش صحبت کنند. مثلاً برای بچه‌ها بگویند که در فلان رشته ی علمی‌الان در فلان دانشگاه آلمان چه تغییرات و تحولاتی در حال رخ دادن است. مثلاً برای بچه‌ها حتی با استفاده از فیلم، نشان دهند که چگونه یک کشتی ساخته می‌شود یا با آمار و ارقام نشان دهند که چرا کشور کره جنوبی در همه ی عرصه‌ها موفق است ؟ اگر فرض کنید در ماه یکی دو تا از این برنامه‌ها گذاشته شود، دانش‌آموز با تحولات بین المللی آشنا می‌شود. مثلاً الان در آسیا اتفاقات خیلی مهمی‌در حال شکل گرفتن است. این آموزش می‌تواند حول محور صنعت نفت و گاز ما باشد یا صنعت خودروسازی. به طور کلی این کار افق فکری دانش‌آموزان را بسیار گسترده تر خواهد کرد. البته بهترین کار در این خصوص، کاری است که ژاپنی‌ها می‌کنند و آن به سفرهای خارجی بردن دانش‌آموزانشان است که خُب، این می‌تواند برای ما پر هزینه باشد و امکان آن برای همه وجود نداشته باشد. آینده ی ایران، آینده ی جهانی شدن است. ما کشور و مردمانی علاقمند به امور بین المللی هستیم و صنایع نفت و گاز ما هم ایجاب می‌کند که ما تعاملات بین المللی داشته باشیم. از طرف دیگر در همین تهران روزانه اتفاقات مهم بین المللی می‌افتد که شما می‌توانید در جهت توانمند سازی دانش‌آموزانتان از آن‌ها استفاده کنید. برای مثال فلان مقام سازمان ملل به تهران می‌آید و شما می‌توانید با دعوت از وی، برای بچه‌ها توضیح دهید که هم اکنون سازمان ملل چه کارهایی در جهت حفظ صلح بین المللی دارد انجام می‌دهد. یا فلان موزیسین یا نقاش ژاپنی یا هندی به تهران می‌آید، شما می‌توانید از این ظرفیت‌ها برای ارتقاء بین المللی کردن دانش‌آموزانتان استفاده کنید. این کار ذهن این بچه‌ها را باز می‌کند و نسل توانمندی را تحویل جامعه خواهد داد. البته من این نکته را فرض گرفته‌ام که شما ابتدا ایرانشناسی را در قالب دو درس مهم تاریخ و جغرافی ایران، برای بچه‌ها در نظر گرفته اید و هم اکنون خواهان قدم نهادن در مسیر بین المللی شدن هستید.

آیا بحث‌های خود را برای گروه سنی دانش‌آموزان هم مفید می‌دانید؟ در ضمن سخن پایانی شما را می‌شنویم.

بله. برای بچه‌ها هم مفید می‌دانم، حداقل این که در معرض این بحث‌ها قرار بگیرند. ممکن است که کاملاً نتوانند جذب کنند، ولی اگر شما بیایید به یک نوجوان 16 ساله مفهوم تحمل آرا را منتقل کنید که مثلاً خیلی خوب است که انسان با آرای مختلف راحت باشد و ظرفیت تحمل دیگران را داشته باشد، می‌بینید که می‌تواند خیلی اثر گذار باشد تا این که بخواهید همین کار را بر روی یک انسان 40 ساله انجام دهید. من به طور کلی به بحث‌هایی علاقه دارم که به شخصیت فرهنگی آدم‌ها بر می‌گردد و آن را زیربنای توسعه در هر کشوری می‌دانم. در پایان از همه‌ی مسئولان و مدیران مجتمع علامه طباطبایی یک بار دیگر تشکر می‌کنم و برای همه‌ی بچه‌های مجموعه ی علامه طباطبایی آرزوی موفقیت دارم.

واحدهای آموزشی
\"تماس\"
نام و نام خانوادگی:
ایمیل:
شماره تماس:
توضیحات:
مطالب مرتبط